- گرو کشی
- عمل گرو کشیدن
معنی گرو کشی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در گرو خود نگاهداشتن چیزی را تا قرض مدیون در موعد مقرر تادیه شود
چیزی را تا وصول طلب خود از بدهکار در گرو نگه داشتن، گروکشی کردن
عمل و شغل گاو کش
عمل اتو کشیدن عمل اتو کش، شغل و پیشه اتو کش، جای اتو کشیدن دکانی که در آن اتو میکشند
لشکر کشی سپاه از جایی به جایی بردن تحشید سپاه
کاراره کش عمل و شغل اره کش با اره چیزی را قطع کردن
عمل اتو کشیدن عمل اتو کش، شغل و پیشه اتو کش، جای اتو کشیدن دکانی که در آن اتو میکشند
نوعی از سرو که مخروطی شکل و زیبا است و برای زینت در باغ ها و خانه ها کاشته می شود، سرو نورسته و خوش نما، سرو شیرازی، سرو ناز
شجاعت دلاوری، سرکشی طغیان عصیان، سرافرازی شهرت، تکبر غرور خودستایی: جز از کهتری نیست آیین من مباد آز و گردنکشی دین من
عمل گوهرکش حمل گوهر
شغل و عمل اره کش
نافرمانی، یاغی گری، برای مثال چو با سفله گویی به لطف و خوشی / فزون گرددش کبر و گردنکشی (سعدی - ۱۸۱)
کشنده گرگ، یکی از گونه های اقونیطون است که بنام قاتل الذئب نیز نامیده میشود
حمل و نقل گل و خاک: کپه گل کشی